درد را زندگی می کنم !

درد را زندگی می کنم

درد را می نوشم ، می خورم

درد را می خوابم ، بازی می کنم

براستی نمی دانم اگر من نبودم درد چه میکرد از تنهایی

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد.

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد            سارا به سین سفره مان ایمان ندارد

بابا انار و نان وسیب را مینویسد                 حتی برای خواندنش دندان ندارد

انگار بابا همکلاس اولی هاست               هی مینویسد این ندارد ،آن ندارد  

بنویس کی آن مرد در باران می آید                این انتظار خیسمان پایان ندارد

برادر گوش کن نقطه سر خط بنویس                    بابا مثل هر شب نان ندارد  

برگزاری همایش روشنگری پیرامون تشیع لندنی

با همکاری حوزه مقاومت بسیج حضرت رسول (ص) و مرکز نیکوکاری حضرت ولیعصر (عج) شهمیرزاد، در محل مسجد حضرت ولیعصر (عج) با حضور مردم و بسیجیان محترم همایش روشنگری پیرامون تشیع لندنی برگزار شد . سخنران این مراسم استاد گرامی جناب آقای کاتب بودند که مطالب بسیار مفیدی را در رابطه با خطر تشیع لندنی و اهداف شومشان برای مردم تشریح نمودند.

خدمتی دیگر...

در راستای خدمت رسانی به همنوعان عزیز درشهمیرزاد با لطف خداوند متعال ، توسط شخصی وارسته و نیکوکار جناب آقای دکتر حسینی متخصص اطفال معاینه تعدادی از نوگلان شهر شهمیرزاد بصورت رایگان صورت گرفت . صمیمانه از ایشان تشکر مینماییم و از خداوند متعال سلامتی و توفیقات روز افزون برای ایشان و خانواده محترمشان خواستاریم .

شرمنده ایم....

میروم تا مادران و کودکان سرزمینم راحت بخوابند....

لبیک یا رسول الله

یا ایهاالعزیزتر از یوسف عکس تو را به چاه می‌اندازند
دجال های شعبده عکس‌ات را این روزها سیاه می‌اندازند

اما تو در سرادق معراجی، تاجی، به فرق عالمیان، تاجی
جادوگران وسوسه و تلبیس خرگوش در کلاه می‌اندازند

 

دفتر مشق ساراهای سرزمینم..

داستان تلخ دفتر مشق سارا های سرزمینم!




معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد . . .

دست یاری

به حول و قوه الهی و به دعای امام زمان علیه السلام در آذر ماه ودی ماه1393 توسط دو نفر از اعضای مرکز نیکوکاری حضرت ولیعصر (عج) که در رشته تاسیسات برقی و مکانیکی  و نجاری تخصص داشتند بصورت داوطلبانه و رایگان ، مشکلاتی که برای دو خانواده محترم تحت حمایت در زمینه برق و تاسیسات آبرسانی و برخی کارهای مربوط به حرفه نجاری وجود داشت رفع گردید . بهترین تشکر و پاداش برای این دو عزیز رضایت الهی است .

امام زمان

هیچ داری از دل مهدی خبر؟

گریه های هرشبش راتا سحر؟

او که ارباب تمام عالم است

من بمیرم،سر به زانوی غم است

شیعیان!مهدی غریب و بی کس است

جان مولا معصیت دیگربس است

شیعیان!بس نیست غفلت هایمان؟

غربت و تنهای مولایمان؟

ماعبید و عبد دنیا گشته ایم

غافل از مهدی زهرا گشته ایم

یتیم نوازی..

قال الّصادق (ع)‌:

اِذَا بَکَی الْیَتیم‌ُ اِهتَزَّلَه‌ُ العَرش‌ُ فَیَقوُل‌ُ اللهُ تَبارَک‌َ وَ تَعَالی مَن‌ْ اَبکی عَبْدِی‌َ الَّذی سُلِبَتْه‌ُ اَبَوَیْه‌ِ فی‌صِغَرِه‌؟ فَوَ عِزَّتی وَجَلالی‌... لا یَسْکُتُه‌ُعَبْدُ مُؤمِن‌ٌ اِلاَّ اَوْجَبْت‌ُ لَه‌ُ الْجَنَّة

امام صادق (ع‌) فرمودند :

هر گاه یتیم بگرید عرش الهی بلرزه درآید و خداوند گوید چه کسی بنده مرا که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده گریانده است‌. قسم به عزت و جلال خودم هر که او را آرام کند بهشت را بر او واجب نمایم‌.