یتیم نوازی..
قال الّصادق (ع):
اِذَا بَکَی الْیَتیمُ اِهتَزَّلَهُ العَرشُ فَیَقوُلُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعَالی مَنْ اَبکی عَبْدِیَ الَّذی سُلِبَتْهُ اَبَوَیْهِ فیصِغَرِه؟ فَوَ عِزَّتی وَجَلالی... لا یَسْکُتُهُعَبْدُ مُؤمِنٌ اِلاَّ اَوْجَبْتُ لَهُ الْجَنَّة
امام صادق (ع) فرمودند :
هر گاه یتیم بگرید عرش الهی بلرزه درآید و خداوند گوید چه کسی بنده مرا که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده گریانده است. قسم به عزت و جلال خودم هر که او را آرام کند بهشت را بر او واجب نمایم.
یتیم نوازی حضرت علی (ع)
امیرالمومنین (ع) شبی از کنار خانه زن تهیدستی گذشت که فرزندانی خردسال داشت و آنان از گرسنگی میگریستند و مادرشان آنان را سرگرم میکرد تا بخوابند. آن زن دیگی بر اجاق نهاده بود که در آن جز آب چیزی نبود، تا آنها بپندارند که در دیگ غذایی در حال پختن است.
علی (ع) از حال آن زن باخبر شد و با قنبر به سوی خانه خود رفت و ظرف کوچکی خرما و کیسهای آرد و کمی روغن و برنج و نان برداشت و بر دوش کشید. قنبر از حضرت خواست تا وی آن را بر دوش گیرد. امام (ع) نپذیرفت. با رسیدن به خانه آن زن از او اجازه خواست و وارد شد، پس مقداری برنج و روغن در دیگ ریخت و پس از پختن آن، برای کودکان در ظرف غذا ریخت و به آنان فرمود: بخورید.
پس از سیر شدن آنان، امام (ع) بر دست و پای خود گرد اتاق میگشت و بعبع (تقلید صدای حیوان) میکرد. کودکان با مشاهده این حالت، خندیدند. پس از خروج از خانه، قنبر پرسید: سرورم! امشب رفتاری شگفتآور از تو دیدم و راز برخی از آن را دانستم؛ ولی سبب گردش تو در خانه بر روی دست و پا و تقلید صدای بعبع حیوان را نفهمیدم! امام (ع) فرمود: ای قنبر! چون وارد خانه شدم، کودکان از شدت گرسنگی میگریستند. دوست میداشتم وقتی از نزد آنان خارج میشوم، آنها در حال سیری بخندند و دلیل دیگری نداشت.